با توجه به اینکه انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در سال ۱۴۰۰ همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد، طبیعتا این همزمانی در فعالیت های تبلیغاتی و مشارکت انتخاباتی هر دو تاثیر گذار خواهد بود. انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در کمیت انتخابات ۱۴۰۰ اثرگذار خواهد بود و انتخابات ریاست جمهوری بر […]
با توجه به اینکه انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در سال ۱۴۰۰ همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد، طبیعتا این همزمانی در فعالیت های تبلیغاتی و مشارکت انتخاباتی هر دو تاثیر گذار خواهد بود. انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا در کمیت انتخابات ۱۴۰۰ اثرگذار خواهد بود و انتخابات ریاست جمهوری بر کیفیت انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا اثر گذار خواهد بود. بنابراین با توجه سابقه مشروطه خواهی و فعالیت های سیاسی منطقه آذربایجان به ویژه تبریز، مطلب ذیل را جهت استفاده خوانندگان محترم از پایگاه خبری آناج نقل قول می کنیم:
گروه سیاسی آناج؛ گمانهزنیها برای انتخابات ۱۴۰۰ در دو حوزه گفتمانی و جریانشناسی روز به روز درحال تغییر و جابجایی است. “عدالت، کارآمدی، آزادیهای اجتماعی، سیاست خارجی و جوانگرایی” شش گفتمان عمدهای است که ناظر بر مسائل و چالشهای کشور شکل گرفته و جریانات سیاسی مبتنی بر آنها مشغول کاراکترسازی هستند.
از آنجایی که در سابقه جمهوری اسلامی، از تکچهرههای سیاسی بیش از جریانات به عنوان پرچمدار گفتمان بهرهبرداری شده، احتمال تفوق این گزاره در انتخابات ۱۴۰۰ نیز بیشتر است. و هر کدام از نامزدهای بالقوه بتواند تحت شش گفتمان یاد شده، جامعیت بیشتری از خود نشان دهد، پیروز انتخابات خواهد بود.
طبق داشتهها و قرائن موجود، فردِ جامعِ گفتمانی برای انتخابات آتی کمیاب است. استخوانبندی و انتساب گفتمانی افراد از مدتها پیش شکل گرفته و کافی است فضای عمومی جامعه، متاثر از شرایط و توانمندی افراد، اقبال بیشتری به گفتمان برتر نشان دهند.
صرف نظر از فعالیت و تحرکاتِ افراد و ائتلافها و همچنین با وجود نظرسنجیهای معتبر، تودههای مردم در جایگاه ناظر نهایی عملکردها و کنشهای سیاسی قرار دارند. مردم تا هفته پایانی تبلیغات و تا زمانی که گفتمان نهایی شکل بگیرد و ابزار تبلیغاتی بکار آیند، ارزیابی خواهند کرد.
ارزیابی مردم دو وجه و دو نتیجه دارد؛ یا در فرآیند اقناع و مشارکت موثر قرار میگیرند و یا از کفه انتظارات و کاندیداها، برآورد و توازن متقنی دریافت نخواهند کرد. و ممکن است بعد از کوران و در پایان رقابتها، نتیجهای حاصل شود که با هیچ معادله و چرتکهای همترازی نکند. بنابراین چالش مشارکت، به دلیل مشکلات، ناکارآمدیهای جریان حاکم بر دولت و بمباران تبلیغاتیِ رسانههای بیگانه از جملهی مفروضات واقعی در انتخابات۱۴۰۰ است.
با این حال، انتخابات ریاست جمهوری به جهت سپردن امور اجرائی کشور به یک شخص، از جذابیت بیشتری برخوردار بوده و درصورتِ انطباقِ انتظاراتِ مردم با قابلیت کاندیداها ولو نسبی، درصد مشارکت بالایی نسبت به انتخابات مجلس کسب خواهد کرد.
این رخداد سیاسی در ۱۴۰۰، از ویژگیهایی برخوردار است که در انتخابات قبلی شاخ و برگ نداشت اما در مرحله جوانه زدن به سر میبرد. از آنها میتوان بعنوان موثرترین گزارهها نام برد و مجزا از هم مورد بررسی و سنجش قرار داد:
۱. بورس جایگاه ویژهای در سبد سهامی مردم باز کرده و افت و خیز آن، از تاثیر مستقیم با میزان رضایت تودهها برخوردار است.
۲. زیرشاخههای هویتی و اقوام ایرانی، بیش از گذشته به عرصه نقشآفرینیِ موثر گام نهادهاند.
۳. زخمهای زیرساختی آب، برق و محیط زیست در نقاط مختلف سر باز زده و موجبات نارضایتی فراهم کردهاند.
۴. روابط تجاری و سیاسی با کشورهای همسایه و منطقه به نازلترین شکل ممکن درآمدهاند.
۵. گروههای مرجع نخبگانی به خط پایان رسیده و هر فردی برای خود مرجعیت سیاسی و فکری قائل است.
۶. مرزبندیهای سیاسی نسبت کمرنگی با قابلیت و مقبولیت پیدا کردهاند.
۷. نقدینگی فزاینده و نامولد، کسری بودجه چندهزارمیلیاردی و امنیت غذایی، اتمسفر جدیدی پیش روی سرنوشت مردم نهاده است.
۸. کارتلهای نوپدید اقتصادی که بواسطه واگذاری بخشهای دولتی بوجود آمده، یکی از بازیگران مهم عرصه انتخابات هستند.
۹. کرونا، آن ابرحریفِ مشارکت؛ میزانِ اثربخشیِ واکسن ایرانی، تاثیر مثبتی در بازآفرینی اعتماد عمومی دارد.
۱۰. برجامِ شکست خورده، تحریم و FATF؛ هرگونه تغییر در فرآیند این سه گزاره، به تغییر در رفتار انتخاباتی جریان غربگرا میانجامد.
در گزارشی که بخش اول آن ارائه میشود، رفتار کنشگران و بازیگران انتخابات ریاست جمهوری در تبریز مورد بررسی قرار میگیرند؛
جریان جوان حزباللهی: تیغ برّندهای در شبکههای اجتماعی بکار بسته و در سالهای اخیر درباره رویدادهای مهم، کنشگریِ موثری انجام دادهاند.
مرزبندی بسیار تند و شفافی با ائتلافهای سیاسی یکبارمصرف ایجاد کرده و از کلنیهای سیاسی اصولگرا بیشتر در قالب سهمخواهی قبل و بعد از انتخابات تشبیه میکنند.
با جریان چپ و اصلاحطلب از حیث مبانی کشورداری دارای زاویه بوده. و نگاه آنها به جریان راست یک نگاه بدبینانه است. به طوری که سیاستورزی اصولگرایان را متضاد با قواعد جمهوریت عنوان میکنند.
اختلافات داخلی این جریان برخلاف انقلابیون تهران، نمود و بروز عینی ندارد و در اهداف مشترک به وحدت گفتمانی میرسند.
چندماه مانده به انتخابات۱۴۰۰ دوگانه سعیدجلیلی و سعیدمحمد در پایتخت گور گرفته اما در میان جوانان حزباللهی تبریز فعلا محلی از اعراب ندارد. اگر این دو گزینه تا پایان انتخابات به رقابت بپردازند، شاید اختلاف یاد شده، در سطح جامعه تبریز سر باز کند.
پس از تشریح مبانی دولت جوان حزباللهی توسط رهبرانقلاب، بیش از آنکه سن افراد به بحث و بررسی گذاشته شود، معیارهای حزباللهی در میز تشریح جوانان تبریز قرار گرفته است.
نمایندگان مجلس: از میان نمایندگان اصولگرا، تمایل همکاری متفکرآزاد با قالیباف، رضایی و محمد بیش از دیگران مشاهده میشود. اما او هم به مانند همکاران اصولگرای خود(میرتاجالدینی، فرهنگی) منتظر گزینه نهایی و اجماعی است.
منادی همانند نوری قزلجه(نماینده بستانآباد) طرفدار لاریجانی است اما تاکنون این حمایت را علنی نکرده.
پزشکیان در میان گزینههای متبوع سیدمحمد خاتمی گنجایش یافته. ابهام در احراز صلاحیت، او را در دو راهی ثبتنام و عدم حضور قرار داده است. اما در صورت ثبتنام و احراز صلاحیت، جریان اصلاحطلب بواسطه کاراکتر شخصیتی پزشکیان، جان تازهای میگیرد. نائب رئیس مجلس دهم یکی از حامیان اصلی دولت بوده و اگر اصلاحطلبان به کاندیدای اجارهای رضایت دهند، پزشکیان به عنوان حامی و ضربهگیر لاریجانی در ایام تبلیغات شناخته خواهد شد.
بیگی فعلا به کسی جز احمدینژاد رضایت نمیدهد. اما اگر رئیس جمهور سابق در احراز صلاحیت ناتوان باشد، به سمت جلیلی و یا کاندیدای مورد حمایت احمدینژاد غش میکند. اگر هیچکدام از این احتمالات میسر نشد، در قامت حامی گزینه اجماعی اصولگرایان ظاهر میشود.
برخی از این ائتلافها و جبههبندیها در فصل انتخابات ظهور کرده و در ایام کنشگری و اثرگذاری اجتماعی افول میکنند.
۱. شورای ائتلاف نیروهای انقلاب سرمست از پیروزی در انتخابات مجلس اکنون به چالش شورای وحدت با محوریت جامعه روحانیت مبارز بر خورده. اما در مقیاس استانی، این دو شورا دارای همپوشانی گستردهای است. آنچه از شواهد پیداست، سردمدار انتخابات ریاست جمهوری، شورای وحدت خواهد بود.
برخی تحلیلگران سیاسی در ابتدای شکلگیری شورای وحدت، از لاریجانی به عنوان کاندیدای نهایی شورا سخن میگفتند، اما برخی از ارکان جامعه روحانیت و شورای وحدت این پیشبینی را تکذیب کردهاند. حجتالاسلام حسین ایمانی(رئیس شورای وحدت استان) و سردار شاکری(رئیس شورای ائتلاف استان) با چارچوبهای مجزا اما اعضای تقریبا مشترک درحال رایزنی و فعالیت سیاسیاند.
۲. جبهه پایداری هنوز به شورای وحدت نپیوسته اما زمزمهها از الحاق این جبهه به ساختار انتخاباتی جامعه روحانیت حکایت میکند. پایداری در آذربایجانشرقی با نقشآفرینی سردار حقبیگی، جوانمرد و اسدیان درحال ارزیابی شرایط و رایزنی برای پیوستن به شورای وحدت عمل میکنند.
۳. جمعیتهای جانبازان، رهپویان و ایثارگران عملا راه خود را از ائتلافهای فوقالذکر، جدا کرده و جبهه تحولخواهان را با محوریت علیرضا زاکانی شکل دادهاند. درباره بازیگران استانی این جبهه میتوان از نعلبندیپور، عباسعلیزاده و شایق نام برد. این جمعیتها که در انتخابات مجلس و درقالب شورای ائتلاف فعالیت میکرد، درباره قرارگرفتن نام شایق در لیست نهایی ائتلاف، نقش مهمی ایفا کرد.
۴. حزب موتلفه اسلامی تاکنون موضع مشخصی نسبت به شوراهای وحدت و ائتلاف اعلام نکرده و ممکن است همانند سال۹۶ از کاندیدای مستقل خود حمایت کند. رحیم جهانی دبیر استانی این حزب است.
جریان جوان حزباللهی، از این آشفتگی در ائتلافهای اصولگرایی به عنوان چانهزنی و سهمخواهی قبل از انتخابات تعبیر میکنند.
این جریان فعلا به حالت تدافعی و انفعال روی آورده.
۱. محافل سیاسی اصلاحطلب از یک سو با تجربه ناموفقِ واگذاریهای دولتی و محاکمه پوریحسینی(رئیس ستاد انتخابات روحانی در استان) مواجه بوده و از طرف دیگر، ناکارآمدیها در عرصه اقتصادی به برآیند تصمیمگیری این جریان تاثیر منفی گذاشته است.
۲. مصطفی مولوی از چهرههای شاخص این جریان در مترو تبریز هم کارنامه موفقی کسب نکرده و رخت ناامیدی بر تن اصلاحطلبان چیرگی میکند.
۳. شورای اصلاحطلبان تبریز پس از مدتها سکوت در عرصههای مختلف، اخیرا درباره هبه شهرداری به نمایندگی آستان قدس رضوی واکنش نشان داده است.
۴. جوانان اصلاحطلب تبریز برخلاف دورههای قبل از مابهازای اقدامات سیاسی و اجتماعی خود بهرهمند نیستند. و بسیار چراغ خاموش، جلسات و محافل خود را دنبال میکنند.
۵. تنها گفتمان باقی مانده برای این جریان، گفتمان آزادی است؛ البته اگر تودههای مردم، روی خوشی نشان دهند.
۶. آنها تبعیت خاصی از تصمیمات سیدمحمد خاتمی نشان میدهند. حتی اگر انتظارات سیاسی آنها برآورد نشده باشد.
۷. حزب ندای ایرانیان، در ظاهر خود را از کاندیدای اجارهای برحذر کرد. اما بواسطه گره خوردنِ هسته اعتقادی و عملی این جریان به تحولات آمریکا، هرگونه ارزیابی و قضاوت درباره تصمیم نهایی اصلاحطلبان زود است.
۸. اگر دولت بایدن چراغ سبزی به از سرگیری مذاکرات نشان دهد، موتور تبلیغاتی جریان غربگرا روشن خواهد شد.
۹. مسعود پزشکیان از تبریز ذخیره مهمی برای احیای اصلاحطلبان محسوب میشود؛ البته اگر در احراز صلاحیت موفق باشد. بهرهمندی از مجاورت با اقوام ترک و کرد، وجه بارز پزشکیان است.
۱۰. از تحریم انتخابات برای چانهزنی و سهمخواهی از کاندیدای اجارهای بهره میگیرند. اما واقعیت آنست که اتحاد استراتژیک اصلاحطلبان با جریان حاکم بر دولت، اجازه تقدیم دو دستی قوه مجریه به جریانهای رقیب را نخواهد داد.
روابط سرد جمهوری اسلامی ایران با جمهوری آذربایجان و ترکیه، همچنین جنگ اخیر قرهباغ، کنشگران این عرصه را وا داشت تا یک گامِ روبه جلو برای نقشآفرینی بردارند.
جریان هویتخواه شیعی در باکو و حامیان آن در تبریز، اردبیل، ارومیه و زنجان، سپهر جدیدی از تجزیه و تحلیل مسائل قفقاز را تجربه کردند.
۱. ترجمان انقلاب اسلامی درباره چالشها، فرصتها و مسائل آذربایجان که خط مستقلی از قومگرایان و ایرانشهریهای اصلاحطلب درپیش گرفته، ممکن است در ایام تبلیغات به کاندیدای خاصی روی خوش نشان ندهد. و بالعکس درباره ضرورتها و فرصتهای انقلاب اسلامی در آذربایجان و ترکیه یادآوریهای لازم را به منصه ظهور دربیاورد.
این جریان از کاندیداها و گروههایی که به مسائل هویتی، آذربایجان و ترکیه با دو نگاه “تهدیدانگاری و یا بهرهبرداری از ظرفیت قومگرایی” برنامهریزی کرده و با گزارههای انقلاب اسلامی زاویه داشته باشند، رویگردان خواهد بود.
۲. قومگرایان همانند انتخابات گذشته، آشکارا به رقابتهای انتخاباتی نمیپردازند، اما سمپادهایی را برای رایزنی و چانهزنی با جریانات گسیل خواهند کرد. آتوگیری از اظهارات و رفتارهای تهییجکننده برای ضدمشارکت مردم در دستور این گروهها قرار دارد.
۳. ایرانشهریهای اصلاحطلب که با پرچمداری طباطبایی و آخوندی و همچنین بازوان فرهنگی،رسانهای به تبیین ایدههای خود میپردازند، هیچ سهمی به مسائل هویتی قائل نبوده و از هرگونه ظرفیتی که انقلاب اسلامی در آذربایجان و قفقاز بوجورد آورده، چشمپوشی میکنند. این جریان نهایتا به تصمیم نهایی اصلاحطلبان(کاندیدای اجارهای یا کاندیدای مستقل) پیوند خواهند خورد.
انجمنهای صنفی، کارگری و زنان، سمنها، مساجد، هیئات حسینی، موسسات فرهنگی، هنرمندان، شاخها و اینفلوئنسرهای اینستاگرام، روحانیت، تراکتوریها، دانشجویان، رسانهها، بازاریان و چندین گروه دیگر معمولا متاثر از جریانات و گفتمانهای مختلف به نقشآفرینی در انتخابات میپردازند. وضعیت فعلی برخی از این گروهها به شرح زیر است:
۱. سابقه حمایت از حسن روحانی در کارنامه برخی هنرمندان و صفحات پرمخاطب تبریز ثبت شده است.
فضای غالب و شکننده در جریان هنری، اجازه آزاداندیشی درباره مسائل سیاسی را محدود میکند. اگر هنرمندی برخلاف جریان غالب ابراز نظر کرده باشد، احتمال ترور شخصیتی و حذف معنوی او از فعالیتهای هنری بیشتر خواهد بود.
۲. سمنها، انجمنهای صنفی و گروههای مرتبط با زنان اگرچه سعی میکنند تا انتظارات خود را با وعدهی کاندیداها مطابقت دهند، اما این گروههای مردمنهاد نیز در برخی برههها تحت تاثیر جریان غالب و پروپاگاندای رسانهای قرار گرفتهاند.
۳. هیئات حسینی تبریز، در سالهای دور به دوگانه “امامخمینی-آقای شریعتمداری” معروف بودند اما اکنون از این دوقطبیها خبری نیست. هیئات ریشهدار همانند بازاریان و علیرغم تعلق خاطر به برخی جریانات فکری و سیاسی، سعی میکنند نقش کمی در هدایت انتخاباتی مردم ایفا کنند. استدلال آنها اینست که هیئت نباید به صورت عریان وارد رقابتهای سیاسی شود. و تبیین مبانی و تقویت هویت مذهبی کافی است.
البته در انتخابات مجلس و شورای شهر و بواسطه حضور کاندیداها در مراسمات، این موازنه کمی بهم میخورد.
با وجود بیرغبتی هیئت به انتخابات، این نهاد مذهبی تا عاشورای سال۸۸ صبر کرد اما بعد از اینکه عبور از خطوط قرمزِ اعتقادی را مشاهده نمود، با تمام سلایق و قوارههایش وارد خیابانهای تبریز شد و حماسه ۸دی را آفرید.
۴. روحانیت تبریز غالبا به جریانهای راست تعلق دارند اما شانیت خود را برای رقابتهای عریان زیر پا نمیگذارند. اساسا نهادهای مذهبی و بازاری تبریز به فعالیتهای آشکار اعتقادی ندارند و معتقدند باید چهره فراجناحی خود را حفظ کرد.
آیتالله هاشمزاده هریسی تقریبا از معدود علمایی است که در محافل انتخاباتی اصلاحطلب شرکت یافته و به سخنرانی پرداخته است. حجتالاسلام میرتاجالدینی هم اصولگرایی خود را پنهان نکرده و در سالهای گذشته، پرچمدار فعالیتهای انتخاباتی بوده است.
۵. دانشجویان تبریز اعم از اصولگرا و اصلاحطلب مثل اواخر دهه هشتاد و اوائل دهه نود پرفروغ نیستند. جنبشها و مناظرات سیاسی در سالنهای آمفی تئاتر دیده نمیشود. آنها درحقیقت به لاک خود فرو رفتهاند. برخی از فعالیتهای خود را بواسطه کرونا در وبینار و از طریق شبکههای اجتماعی پیگیری میکنند. اما معلوم نیست تحرک انتخاباتی این قشر در ایام انتخابات ریاست جمهوری چگونه باشد؟
پیمانکاران بزرگ، کارخانهداران و ثروتمندان: این جریان در سالهای گذشته به یکی از پرنفوذترین جریانات اقتصادی و حتی فرهنگی تبریز تبدیل شده است.
برخی از پیمانکاران و پزشکان ثروتمند، اعتبار مالی خود را پای انتخابات هزینه میکنند اما برخی دیگر همچنان از شانیت تجاری خود محافظت مینمایند.
بسیاری این افراد میتوانند اسپانسر و حتی تصمیمساز انتخابات ریاستجمهوری تلقی شوند.
از اتاق بازرگانی تبریز و همچنین از آقایان ژائله، حسنزاده، زنوزی، دبیری و برزگر میتوان به عنوان طلایهداران جریان ثروت نام برد.
این جریان چگونه در انتخابات۱۴۰۰ نمود و بروز نشان خواهد داد، معلوم نیست. اما اشتراک منافع اقتصادی با قابلیت کاندیداها و تغییر و تحولات بینالمللی در تصمیمگیری و تصمیمسازی آنها اثرگذار خواهد بود.
در بخش دوم این گزارش به کاندیداهای ریاستمجهوری، مرتبطین و حامیان آنها در تبریز و همچنین رفتار سیاسی بازیگرانِ یاد شده خواهیم پرداخت.
لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر،تکرار نظر دیگران،توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.
لطفا نظرات بدون بی احترامی ، افترا و توهین به مسٔولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.
در غیر این صورت < <دیوار خبر>>مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.